در عین حال، چالشهایی مانند تأمین مالی تحقیقات، مسائل اخلاقی، و سیاستگذاریهای نادرست میتوانند مانع پیشرفت علمی شوند. با این وجود، آینده علم پر از فرصتهایی است که میتواند مشکلات جهانی مانند تغییرات اقلیمی، امنیت غذایی، و بیماریهای همهگیر را حل کند.
علم یک رشته نظاممند است که دانش را در قالب فرضیهها و پیشبینیهای قابلآزمایش در مورد جهان هستی میسازد و سازماندهی میکند.[۱][۲] علم مدرن معمولاً به دو یا سه شاخه اصلی تقسیم میشود:[۳] علوم طبیعی که به مطالعه جهان فیزیکی میپردازند و علوم اجتماعی که به مطالعه افراد و جوامع میپردازند.
بر اساس تحلیل دادهها، نتیجهگیری انجام میشود. اگر فرضیه تایید شود، دانشمند آن را بهعنوان توضیحی معتبر برای پدیده میپذیرد.
در کنار مزایای عمومیسازی علم، چالشهای مهمی نیز وجود دارد. یکی از این چالشها، ارائه اطلاعات نادرست یا تحریف شده است. در فضای رسانهای و بهویژه در شبکههای اجتماعی، گاهی مفاهیم علمی به شکلی نادرست یا ناقص ارائه میشوند.
لُغة كلمة العِلْم هي مصدرٌ للفعل عَلِمَ، والجمع منه عُلُوم، فيما يُشتَق اسم الفاعل منه عالِم، والجمع منه عالِمون وعُلَماء، ويُقال عَلِم عَلَماً فهو أَعلُم والمؤنث منه عَلْماء، فيما الجمع منه عُلْم، وعَلِم فلان أيّ انشقت شِفَته العُليا، وعَلِمَ الشيء أي شعر به، وعَلِمَ الشيء علماً أي عَرَفَه، وعَلِمَ الشيءَ حاصلا بمعنى أيقَن به وصدَّقه، والعِلْم يعني إداراك الشيء على حقيقته، ويَعنى العِلْم اللَّدُنِّيّ العلمَ الربَّانيّ الذي يصل إلى الشخص المختص به من خلال الإلهام، أمّا العلوم الحقيقيّة فيُقصَد بِها العُلُوم التي لا تتغيّر بتغيُّر المِلل والأديان، مثل عِلْم المنطق، فيما تعني العلوم الشرعيّة العُلُوم الدينيَّة مثل الفِقِه، والحديث، وغيرهما،[١] أمّا اصطلاحاً يعني العِلْم مجموع الأمور والأصول الكُليّة التي تجمعها جهة واحدة، مثل: علم الكلام، وعلم النحو، وعلم الأرض، وعلم الكونيات، وعلم الآثار، وغيرها من العلوم.[٢]
علم علما ، فهو أعلم ، وعلمته أعلمه علما ، مثل كسرته أكسره كسرا : شققت شفته العليا ، وهو الأعلم .
لسان العرب ابن منظور - أبو الفضل جمال الدين محمد بن مكرم الأنصاري تم نسخ الرابط
علم مجموعهای از دانشها و روشهایی است که با استفاده از مشاهده، تجربه، آزمایش، و تحلیل منطقی به درک بهتر جهان طبیعی و قوانین حاکم بر آن میپردازد.
تَعَلَّمْ أَنَّ خَيْرَ النَّاسِ طُرًّا قَتِيلٌ بَيْنَ أَحْجَارِ الْكُلَابِ
مثال: باورهای شبهعلمی: ادعاهایی مانند اثرگذاری برخی سنگها بر انرژی بدن که هیچ شواهد تجربی قابل تکراری برای آنها وجود ندارد.
قَالَ كُرَاعٌ : نَظِيرُهُ جَبَلٌ وَأَجْبَالٌ وَجِبَالٌ ، وَجَمَلٌ وَأَجْمَالٌ وَجِمَالٌ ، وَقَلَمٌ وَأَقْلَامٌ وَقِلَامٌ .
الذنوب في هذا الرابط والمعاصي تضر ولابد، فإن مما اتفق عليه العلماء وأرباب السلوك أن للمعاصي آثارا وثارات، وأن لها عقوبات على قلب العاصي وبدنه، وعلى دينه وعقله، وعلى دنياه وآخرته. بوابة الصم
أزمة التكرار هي أزمة منهجية مستمرة تؤثر أساسًا على أجزاء من العلوم الاجتماعية والحياتية حيث وجد العلماء أن نتائج العديد من الدراسات العلمية يصعب أو يستحيل تكرارها أو إعادة إنتاجها في تحقيقات لاحقة، إما من قبل باحثين مستقلين أو من قبل الباحثين الأصليين أنفسهم.
در این مرحله، دانشمند تلاش میکند سوالاتی درباره پدیده مطرح کند و نکاتی که نیاز به توضیح دارند را شناسایی کند.